بسی خوش گذشت
امــــــــروز کلا روز خوبی بود
بعد دوهفته که رفتیم مدرسه یه اردو گذاشتن که بچه های جدید و قدیم باهم اشنا شند(چقدم اردو طبق هدف پیش رفت)
از بچه های خودمون خیلیاشون نبودن و جاشون خالی بود مثل ددی حیدر:/
البته جا من پیش اون خالی بود:دی! اون جاش بهتره شماله:)
خلاصه اینکه صب کلی ابلیمو و عسل آماده کردم که ببرم با خودم چیپس و پفکم هیچی نخریدم اخه الانم وقت سرماخوردن بود؟ شت!
ابلیمو عسلا که گرم شده بودن اصلا نشد بخورم:/
خلاصه اینکه رفتیم و این اروم ترین اردوی عمرم بود همیشه هرجایی که میرفتیم با بچه ها میترکوندیم از هیجان ولی امروز خییییلی آرووووووم گذشت:)
خودمون چهارتایی بودیم منو مژی ولیلی و پری
خیلی صوبتا بود که مونده بود بین منو لیلی صوبتایی که واقعا گفتنی نیستن به قوله لیلی هرچقدرم که با یکی دیگه صمیمی باشم اخرش اینا رو باید برا تو بگم:))) چقدر خوبه که لیلی هستش اصلا باید یه پست بذارم در توصیف این بشر:)
بقیه ی روزم که با عکس گرفتن و خل و چل بازی با پری و بقیه کلییییی چسبید
ولییییییییی
ولییییییییییییییی
کلی اینا رو گفتم که برسم به بهترین قسمت امروز
به محض پیاده شدن از اوتوبوس رفتم سمت ویدئو کلوپ(اصنا دیگه هیچی نمیفهمیدم جز پوستر سی سالگی که رو در ویدئو کلوپ بود)
رفتم تو و گفتم البوم خواجه امیری لدفن:)))))))))
واااااااااایی چه عشقی کردم من وقتی البوم رو دیدم اووووووووووووف
احسان ترکونده بود اهنگای این البوم محشرن
طراحیش،متن اهنگاش،صدای احسان اصلا همه ی کائنات دست به دست هم دادن این البوم و ساختن:)))
بهترین قسمت امروز صدای احسان:)))
اومدی تابره فصل دیوونگی
+میدونم خیلی دیر خریدمش ولی تمام کائنات دست به دست هم دادن نذارن من بخرمش:/