مدت زیادی نیست که دل به خواندن سپرده ام، اما در همین اندک زمان چنان محوش شده ام که دوست دارم مرا کنار صدای امواج کتاب هایم تنها بگذارند، آنقدر تنها تا بتوانم این حجم جهالت را، جبران کنم!
کتاب خواندن، روح مردم یک شهر است، مادامی که در رگ انسان ها آوای کتاب جاری باشد، از سقوط نباید ترسید!
از این به بعد هر نکته زیبا اینجا منتشر میشود:)
+اصولا تعصب، ریشه اش نفهمی است وگرنه در دنیایی که هیچ چیز ثابتی در آن وجود ندارد و روز به روز به طرف ترقی و تکامل پیش میرود و هر لحظه افق روشنتر و وسیعتری در مقابل دیدگان ما می گستراند، چگونه میتوانیم در کادر آنچه که یک زمان وجود داشته و زیبا و درست بوده، خودمان و ذوق و اندیشه مان را محبوس و محصور کنیم...
جادوی جاودانگی، فروغ فرخزاد
+در میان اقلیت قرار داشتن، حتی اقلیت تک نفری، نشان جهل و جنون نیست، حقیقت در یک سو قرار دارد و کذب در سویی دیگر، اگر تو به تنهایی جانب حق را بگیری، و در سوی دیگر، در برابر تو همه دنیا قرار داشته باشد، تو دیوانه نیستی.
۱۹۸۴، جورج اورول