SILENCE

SILENCE

خبـــــــر از چشـــــم خـــودش داشــــت اگـــــــر
میفهــــــمید ....
"حـال مـن، بعـــد نگــاه تو ســـــرودن دارد"

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۷ شهریور ۹۷، ۱۲:۵۱ - علیــ ـرضا
    خواهش !
نویسندگان

چکمه های دودی!

شنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۰۸ ب.ظ

نگاه ها خیره به کتاب داخل دستم

آسمان تیره و تاریک

ابرهایی که هرلحظه بهم نزدیکتر میشوند

بوی سرب

باران سرب می اید

لبخند میزنم

نگاه ها خیره به لبخند روی لبانم

نگاهشان میکنم

پالتو های چرمی

عینک های دودی

چهره های عبوس

کوچه های مخوف

شانه به شانه دیگران

له شده زیر حجم غبار

ساعت ۵:۲۴ دقیقه عصر

اندکی مانده به موعود

پالتوهای چرمی

چکمه های مشکی

عینک های دودی

نگاه های متعجب

سیاه 

سیاه 

سیاه

کمی روشنتر؟

خاکستری شاید!

روشنتر حتی؟

رنگی نیست!

چرا بوی خاک نمی اید؟

مگر باران نمیبارید؟

سیاه سیاه سیاه

چکمه های چرمی

پالتو های مشکی

در این میدان رنگی نمانده

خاکی نمانده

بویی نمانده

حسی نمانده

اینجا فقط چشمه های مشکیست!

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۶/۰۵/۲۱
Pokerface

نظرات  (۲)

در رویایی فراموش شده زندگی می کنم،

در خاطره ای محو از یک شهر

و هوایی که طعم فلز دارد!

پاسخ:
این خداییش قشنگ تر بود:))
۲۵ مرداد ۹۶ ، ۱۷:۴۷ فــــ . میم
یادم به فیلم ماتریکس افتاد...
بوی سرب چی جوریه؟ 

+ قالبو، چی خوب شده:)))
پاسخ:
ما هنوز نمیدونیم:)

سپااس:))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">