SILENCE

SILENCE

خبـــــــر از چشـــــم خـــودش داشــــت اگـــــــر
میفهــــــمید ....
"حـال مـن، بعـــد نگــاه تو ســـــرودن دارد"

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۷ شهریور ۹۷، ۱۲:۵۱ - علیــ ـرضا
    خواهش !
نویسندگان

سوتی

چهارشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۵۵ ب.ظ

یه تصمیم باحالی گرفتم،که فکر نکنم فعلا بشه عملیش کرد.

تصمیم گرفتم که یه وب بزنم، سوتیای خودم، رفقام ، بیانیا همه رو بذارم داخلش،حتی بقیه هم سوتیاشون رو بنویسن که شِر کنیم همه دور هم بخندیم؛ کلی هم شاد کننده ست. خودِ من وقتی کسی میخوره زمین باید از شدت خنده از کف زمین جمعم کنند؛ حالا تصور کنید دیگه سوتی ها چقدر باحال خواهند شد. ولی خب وب رو نمیتونم فعلا بزنم چون نمیتونم آنچنان جهت جمع آوری فالور و اینا تلاش کنم. فعلا تو وب خودم میذارمشون:)

سوتی 1:

امروز با دوستام رفتیم کافی شاپ؛ موقع برگشت دونفرمون رفتیم داخل آسانسور ، کافه هم طبقه 5اُم بود، به طبقه دوم که رسید دو تا پسر اومدن داخل؛ خانومِ داخلِ آسانسور فرمودن: لطفا مانع بسته شدن درب نشوید.

پسره:چشم خانوم.

هردوشون اومدن یکم عقب تر و دوباره خانومِ:لدفا مانع بسته شدن درب نشوید،مرسی اه

دوباره دوتاشون اومدن عقب  و هی فرآیند ادامه داشت؛منم بسیار عجله داشتم؛ بدین منظور با یه حالتی که سعی داشتم آرامشم رو حفظ کنم فرمودم: بیا عقب دیگه:/

حالا مسخره بازیاشون شروع شد

اولی:یا قمر بنی هاشم    دومی:یا خدا خانوم اعصاب نداریا چشم اومدیم عقب

تو حلق ما وایساده بودن و باز خانومِ میفرمود: بابا میگم مانع بسته شدن درب نشوید

دوباره شروع شد

+باور کنید مورد منکراتیِ که نمیذاره بریم

++خانوم شما که اعصاب نداری بهش بگو بذاره بریم شاید ترسید قبول کرد

بعد منم که دیگه این حجم از مسخره بازی رو بر خودم برنمیتابیدم از بینشون رد شدم از آسانسور رفتم بیرون با رفیقم

همون موقع آسانسور بسته شد😂😂😂😂😂

ینی مونده بودم چی بگم،آخه آسانسور لعنتی اگر کسی هم مانع بود اونا بودن ما که ته ایستاده بودیم

یهو درب آسانسور باز شد، پسر گردنشو اندازه زرافه آورد بیرون و فرمود:دیدی گفتم مورد منکراتیِ😂😂😂😂😂

و بعد رفت.....

یعنی تو افق محو شده بودم،داشتم به بدبختی خودم میخندیدم که دیدم فروشنده مغازه کناری هم داره بهم میخنده😂😂😂😂😂

نتیجه گیری: هیچوقت سوار آسانسور نشید با یه پسر، با پسرا هم دسته!

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۰۴
Pokerface

نظرات  (۹)

😂😂😂😂😂
عالی بود... کلی خندیدم...
پاسخ:
😂😂خودم خیلی داغان شدم ولی
۰۴ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۵۹ لیمو ترش🍋
😂😂😂😂😂😂😂
خعلی خوب بود😂😂😂😂
پاسخ:
😂😂لطف داری:)
۰۴ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۰۱ پرستو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
:))) خب به اونا میگفتی پیاده شن چه پررو هم بودن
پاسخ:
آخه بحث اینه که فضا بود، خیلی از در فاصله داشتن اما آسانسور هی گیر میداد،بعدشم به همون دلیل پررو بودنشون نمیخواستم باهاشون دمخور بشن:)
چه آسانسور احمقی بوده :-)))
پاسخ:
😂😂😂سوپر احمق حتی
معرفی می کنم: پوکر فیس=خدای سوتی دادن :)))

خدایی این آسانسوره خیلی خله، هر دفه ما رو روانی می کنه...
عاشقه این شانستم :)

خیلی با حال بود 😂

پاسخ:
😂😂😂😂😂ددی داغانم کردا
۰۵ اسفند ۹۵ ، ۱۷:۱۵ 𝓂𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃 𝒻𝒶𝓇𝒶𝒿 シ
نتیجه ی اخلاقی: برای بالا رفتن نردبان بهتر از آسانسور عمل میکند D:
+چی شد کنارتون مردی چیزی نبود یک گوشمالی حسابی به پسرا بده؟! :|
پاسخ:
والا:دی
ن بابا یه فروشنده بود که اونم میخندید-___-
۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۵۹ 💖 miss fatemeh 💖
یعنی نابود شدما !!!!
یکی منه جمع کنه ازی وسط !!!!
پاسخ:
^___^ 
همی وسط باش دورهمی خوش بگذره:دی
اصلاح جمله اخر : هیچ وقت با یک دختر وارد اسنسور نشوید ^^ 

راستی مگه نجف ابادم عاسانسور داره
پاسخ:
😒😒😒 نه والا اینجا نه آسانسور داره نه مردمش درکی از آسانسور دارن،فقط اونایی که مهاجرت میکنن تهران میدونن این چیزا چیه!
۱۶ اسفند ۹۵ ، ۱۴:۱۴ قندک میرزا
با سلام آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ:
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">